دانلود پروپوزال، مبانی نظری و پایان نامه

دانلود پروپوزال، مبانی نظری و پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته های مختلف دانشگاهی

دانلود پروپوزال، مبانی نظری و پایان نامه

دانلود پروپوزال، مبانی نظری و پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته های مختلف دانشگاهی

  • ۰
  • ۰

مبانی نظری و پیشینه تحقیق کارآفرینی سازمانی فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت می باشد. بخش اول مبانی نظری کارآفرینی سازمانی است که بصورت کامل و جامع به آن می پردازد. بخش دوم پژوهش های داخلی و خارجی برای پیشینه تحقیق کارآفرینی سازمانی مورد بررسی قرار گرفته اند.

 

 

 

 

برای دانلود انواع مبانی نظری و پیشینه تحقیق کارآفرینی سازمانی کلیک کنید

 

 می توانید سوالی بود از طریق آدی زیر در تلگرام همراه ما باشید:


آدی تلگرام:

 

 

 


تعاریف متعدد کارآفرینی سازمانی که در مقالات و کتب مختلف و از دیدگاه صاحب‌نظران متعدد ارائه شده، به طور قابل ملاحظه‌ای به هم شباهت دارند. کارآفرینی سازمانی فرآیندی است که سازمان طی می کند تا همه کارکنان بتوانند در نقش کارآفرینان انجام وظیفه کنند و تمام فعالیت های فردی یا گروهی را به طور مستمر، سریع و راحت در سازمان مرکزی به ثمر برسانند. هنگامی که فعالیت کارآفرینی توسط فرد یا گروه کارآفرین در داخل یک سازمان انجام بگیرد، به آن کارآفرینی سازمانی گویند. در این حالت فرد یا گروه کارآفرین از قابلیت ها و امکانات یک سازمان استفاده کرده و اقدام به فعالیت کارآفرینی به عنوان فعالیتی با وابستگی سازمانی می نماید. نتیجه این نوع کارآفرینی معمولاً ایجاد یک واحد سازمانی جدید در داخل سازمان، طراحی و عرضه خدمات جدید و ایجاد ارزش های نوین برای سازمان می باشد (گلستان هاشمی،۱۳۸۲). کارآفرینی فرآیندی است که در آن تولیدات و فرآیندها از طریق ایجاد فرهنگ کارآفرینی در درون یک سازمان در حال فعالیت توسعه داده می شوند و شکل گیری فعالیت های کارآفرینانه بنگاه بارزترین نشانه های کارآفرینی سازمانی است (فرهنگی و صفرزاده، ۱۳۸۶).

 

 

 

 

 

برای دانلود انواع مبانی نظری و پیشینه تحقیق کارآفرینی سازمانی کلیک کنید

 

 

 

 

 

تعاریف متعدد کارآفرینی سازمانی از دیدگاه صاحبنظران مختلف

  1. مکنزی و دیکامبو (1986) معتقدند که فعالیت کارآفرینانه سازمانی می‌تواند شامل توسعه یک محصول جدید تا ایجاد یک فرآیند اثربخش باشد. 
  2. جنیگ و یانگ  (1990) کارآفرینی سازمانی را به عنوان فرآیند توسعه محصولات یا بازارهای جدید تعریف می‌کنند. 
  3. کوراتکو و هورنسبای  (1990) کارآفرینی سازمانی را به عنوان ایجاد کسب و کارهای جدید در درون چارچوب شرکت‌های مادر، توصیف می‌نمایند. 
  4. بولیند و ونکاتارامن  (1992) کارآفرینی سازمانی را به عنوان ابزار شرکت‌ها برای افزایش ثبات اقتصادی شرکت در بلندمدت تعریف می‌نمایند و آریل  (1996) معتقد است که کارآفرینی سازمانی دارای سه بعد است که عبارتند از: نوآوری، توسعه محصولات، خدمات یا فرآیندهای جدید و ریسک‌پذیری.
  5. کارآفرینی سازمانی یک فرآیند تجدید یا دوباره نوسازی سازمانی است که دارای 2 بعد متمایز اما مرتبط به هم می‌باشد. نوآوری و جسارت و بعد بعدی دوباره نوسازی استراتژیک است. فعالیت‌های نوآورانه، تأکید بر ایجاد کسب و کار جدید، از طریق توسعه‌ بازارهای جدید یا تأکید کردن بر محصولات، فرآیندها، خدمات، فن آوری ‌ها و نوآوری‌های اداری جدید است (عربیون، 1385) .

 

 

 

 

 

ضرورت و اهمیت کارآفرینی در سازمان

جهان امروز، بی تردید از ویژگی های خاصی برخوردار است؛ که عمده ترین آن ها عبارتند از: تغییرات و تحولات سریع، پیچیدگی فزاینده و رقابت روز افزون.
سازمان های امروز در محیطی پویا و پر از ابهام و تحول زندگی می کنند، سرعت این تغییرات به گونه ای است که شاید نتوان منحنی تغییر را در بعد زمان ترسیم کرد. این موارد باعث شده تا حیات شرکت ها هر چه بیش تر در معرض خطر قرار گیرد و یافتن راه چاره به عنوان دغدغه  فکری همیشگی برای مدیران هوشیار شرکت ها مطرح است. آن ها باید تلاش کنند تا بیش از دیگران و محصول یا خدمات مورد نظر مشتری، خود را با تمام ویژگی های درخواست او تولید و عرضه کنند. از این رو است که اهمیت نیروی انسانی خلاق و نوآور و به عبارتی دیگر کارآفرینان سازمانی در شرکت ها برجسته می شود و تنها با وجود چنین افرادی یک شرکت قادر است به نوآوری ها دست یابد و در عرصه‌ رقابت دوام آورده و در نهایت به عنوان یک سازمان یا شرکت پیشرو و کارآفرین مطرح گردد.

 

 

 

 

 

برای دانلود انواع مبانی نظری و پیشینه تحقیق کارآفرینی سازمانی کلیک کنید

 

 

 

 

 

ابعاد کارآفرینی سازمانی

1.    نوآوری  
نوآوری سومین مرحله از فرایند سه مرحله ای تکامل فن آوری است: 1- اختراع: رویداد فکری و ایده؛ 2- توسعه: تبدیل ایده به چیزی که اجرا می شود و 3- نوآوری: تبدیل چیزی که اجرا می-شود که آن هم منجر به ماندن در بازار می شود. یک کارآفرین، مبتکری است که هر سه مرحله را با هم انجام می دهد، اما کارآفرین زمانی موفق است که سومین مرحله را انجام دهد تا کارآفرین را به دست آورد (کیلگور ،1992) . نوآوری یک ضرورت محیطی در حوزه کارآفرینی است، نوآوری به عنوان یکی از ابزارهای ضروری رقابتی برای موفقیت و بقای بلندمدت شرکت ها محسوب می شود (ابراهیم پور،1390) .

 

 

 

2.     خطر پذیری
مطالعات سازمانی بروچووس و شپیرا  نشان می دهد که خطر-پذیری به عنوان وظیفه جدایی ناپذیر کارآفرینی تلقی می شود که منجر به موفقیت می شود. این ریسک دربرگیرنده خطر مالی و خطر شخصی است که چنین تصمیماتی را دربرمی گیرد. سازمان خطر پذیر احتمالاً تمایل به ارتقاء داشته و رفتارهایی را نشان می دهد که منجر به فرایند تقویت و نهایتاً محصولات و خدمات جدید با فنون نوآوری می شود (داس و جاشی ،2007) .

 

 

3.     پیشگامی
سومین ویژگی عملکرد کارآفرینی، چگونگی پیشگامی در اقدامات در مقایسه با رقبا و در به دست آوردن اطلاعات در مورد فرصت-های بازار است. در حالی که فعالیت های نوآورانه بر فاز اجرا تأکید دارد، بعد پیشگامی بر ادراک فرصت های بازار جهت تحریک نوآوری تأکید می کند (ابراهیم پور،1390) . به عبارتی پیشگامی به تمایل مدیریت در افزایش رقابت اشاره دارد (عزیزی زیارت،1387) .

 

 

 

4.     رقابت تهاجمی
رقابت تهاجمی، معرف شدت تلاش های شرکت برای پیشرویی در عملکرد و تضعیف صنعت رقبا می باشد. شرکت هایی که به شدت تهاجمی هستند، رقبای خود را به عنوان دشمن تلقی می کنند که باید بر آنان پیروز شوند (لامپکین و دس ،2001) . رقابت تهاجمی، تمایل سازمان در به چالش درآوردن یا رقابت کردن با رقبا تعریف شده است.کووین و سلوین  چنین فرض می کنند که حالت کارآفرینی، در تمایل شرکت به رقابت تهاجمی با رقبای صنعتی منعکس شده است (کووین و سلوین،1991) .

 

 

 

برای دانلود انواع مبانی نظری و پیشینه تحقیق کارآفرینی سازمانی کلیک کنید

 

 

 

  • مریم آلکثیر
  • ۰
  • ۰

مبانی نظری و پیشینه تحقیق ارزیابی عملکرد در ایران و جهان نمونه فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت می باشد که در ابتدا مبانی نظری ارزیابی عملکرد  تشریح می شود. در ادامه پیشینه تحقیق ارزیابی عملکرد  در پژوهش های داخلی و خارجی مورد بررسی قرار می گیرد. در این نوشتار بیش از صد موضوع درباره چارچوب نظری و پیشینه پژوهش وجود دارد که در کار ارزیابی عملکرد را در حوزه های مختلف انجام می دهند.

 

 

 

از جمله این حوزه ها:

مبانی نظری و پیشینه تحقیق ارزیابی عملکرد

مبانی نظری و پیشینه تحقیق ارزیابی عملکرد بانک 

مبانی نظری و پیشینه تحقیق ارزیابی عملکرد شغلی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق ارزیابی عملکرد کارکنان

مبانی نظری و پیشینه تحقیق ارزیابی عملکرد مدیران

مبانی نظری و پیشینه تحقیق ارزیابی عملکرد شرکتها

مبانی نظری و پیشینه تحقیق ارزیابی عملکرد سازمانها

مبانی نظری و پیشینه تحقیق ارزیابی عملکرد دانشگاه ها

مبانی نظری و پیشینه تحقیق ارزیابی عملکرد اعضا هیات علمی

و ...

 

 

 می توانید سوالی بود از طریق آدی زیر در تلگرام همراه ما باشید:


آدی تلگرام:
 

برای دانلود انواع مبانی نظری و پیشینه تحقیق ارزیابی عملکرد در ایران و جهان کلیک کنید

 

 


تعریف مفهومی ارزیابی عملکرد :

ارزیابی عملکرد فرآیندی است که فعالیت های سازمان را به گونه ای اندازه گیری می کند تا سازمان در سایه بهبود فعالیت ها، هزینه ها را کاهش داده و نحوه انجام عملیات در سازمان را بهبود بخشد، همچنین از ماموریت سازمان پشتیبانی نماید (نیلی و همکارانش، 1995، به نقل از آریا، 1381).  

 


تعریف عملیاتی ارزیابی عملکرد :

در پژوهش حاضر جهت بررسی کارایی از نهاده: (هزینه های پرسنلی، هزینه اداری شعبه، تعداد پرسنل و میانگین سابقه) و خروجی (میزان تسهیلات، میزان سپرده و ارائه خدمات) استفاده شده است.

 

 

 


صاحب نظران مدیریت معتقدند سیستم های ارزیابی عملکرد باید به طور ادواری مورد بازنگری قرار گیرند که این امر ناشی از تغییر ارزش های محوری هدایت کننده سیستم های ارزیابی عملکرد است. از این رو نظام ارزیابی باید متناسب با رد و توسعه سازمان ها باشد و توسعه تکنولوژی، ساختار رقابت داخلی و جهانی، مزیت کیفیت، جایگاه سازمان و کالاها و خدمات ارائه شده و ... را در ارزیابی عملکرد مورد توجه قرار دهند (برازنده جدی، 1385، 27). 

 

 

 

 

برای دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق ارزیابی عملکرد کلیک کنید

 

 

 

 

اهمیت ارزشیابی عملکرد 

بهبود مستمر عملکرد سازمان ها، نیروی عظیم هم افزایی ایجاد می کند که این نیروها می تواند پشتیبان برنامه رشد و توسعه و ایجاد فرصت ها ی تعالی سازمانی شود. دولت ها و سازمان ها و موسسات، تلاش جلوبرنده ای را در این مورد اعمال می کنند. بدون بررسی و کسب آگاهی از میزان پیشرفت و دستیابی به اهداف و بدون شناسایی مواردی که به بهبود جدی نیاز دارند، بهبود مستمر عملکرد میسر نخواهد شد. تمامی موارد مذکور بدون اندازه گیری و ارزیابی امکان پذیر نیست (سید جوادین، 1385، 512) 


    لرد کلوین، فیزیکدان انگلیسی در مورد ضرورت اندازه گیری می گوید: " هرگاه توانستیم آنچه درباره آن صحبت می کنیم اندازه گرفته و در قالب اعداد و ارقام بیان نماییم می توانیم ادعا کنیم درباره موضوع مورد بحث، چیزهایی می دانیم. در غیر این صورت آگاهی و دانش ما ناقص بوده و هرگز به مرحله بلوغ نخواهد رسید."     علم مدیریت نیز مبین مطالب مذکور است. هر چه را که نتوانیم اندازه گیری کنیم، نمی توانیم کنترل کنیم و هر چه را که نتوانیم کنترل کنیم، مدیریت آن امکان پذیر نخواهد بود. موضوع اصلی در تمام تجزیه و تحلیل های سازمانی، عملکرد است و بهبود آن مستلزم اندازه گیری است و از این رو سازمانی بدون سیستم ارزیابی عملکرد قابل تصور نمی باشد. 

 

 

 

 

لینک نمونه مبانی نظری و پیشینه تحقیق ارزیابی عملکرد در ایران و جهان کلیک کنید

 

 


ابعاد ارزیابی عملکرد 

باید از ارزیابی کوچکترین اجزاء تاثیر گذار در عملکرد یک نهاد شروع کرده و با طی کردن سلسله مراتب سازمانی و استفاده از اطلاعات ارزیابی اجرا و ارزیابی عملکرد نهاد پرداخت. برای انجام ارزیابی یک نهاد در چهار سطح ضروری است (سعادت، 1377، 167):

 


•    عملکرد کارکنان

این نوع ارزیابی، ارزیابی کوچکترین واحد یک سازمان می باشد. ادبیات موجود در این رابطه در حوزه مدیریت بسیار فراوان می باشد. در مدل های بسیاری برای ارزیابی عملکرد کارکنان ارائه شده است و هر کدام از الگوه های ارائه شده در این حوزه با تکیه بر شاخص هایی که برای ارزیابی معرفی کرده اند به ارائه شیوه ای برای سنجش عملکرد کارکنان می پردازد. در این حوزه می توان رویکردهای فراوانی را عنوان نمود.

 

 

 

•    ارزیابی عملکرد بخشی از یک سازمان

این ارزیابی که به عنوان زیر مجموعه ای از ارزیابی سازمانی می باشد، برای ارزیابی عملکرد یک سازمان ضروری است. از آنجا که یک سازمان متشکل از بخش های مختلف می باشد، که مجموع این بخش ها سازمان را تشکیل می دهند، لذا برای ارزیابی عملکرد سازمان، ارزیابی عملکرد این بخش ها بر مبنای شاخص ها و معیارهای ارزیابی، ضروری است. در این نوع ارزیابی، ابتدا اهداف و ماموریت های یک بخش در راستای اهداف و ماموریت های دستگاه مشخص شده و سپس شاخص های ارزیابی آنها تعریف شده و به محاسبه شاخص ها و سپس ارزیابی نتایج شاخص ها اقدام می شود.

 

 

•    ارزیابی عملکرد مدیر

از آنجا که در هر سازمان نقش مدیر آن سازمان به عنوان یکی از عوامل مهم راهبری و هدایت سازمان، غیر قابل اغماض می باشد، لذا ارزیابی عملکرد مدیر برای آگاهی از میزان موفقیت در انجام نقش راهبری خود، برای دستیابی به نتایج صحیح ارزیابی عملکرد سازمان ضروری است. در ادبیات مدیریت نیز نظریات مختلفی برای ارزیابی عملکرد مدیر یک سازمان معرفی شده است که هر کدام از این نظریات نیز با معرفی کردن نوع نگاه به مدیریت یک سازمان و نیز شاخص ها و معیارهایی برای ارزیابی به ارائه شیوه ای برای ارزیابی مدیریت می پردازد (سعادت، 1377، 168).


 

  • مریم آلکثیر
  • ۰
  • ۰

این نوشتار مبانی نظری و پیشینه تحقیق هوش هیجانی نمونه فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی می باشد که در ابتدا مبانی نظری هوش هیجانی تشریح می شود. در ادامه پیشینه تحقیق هوش هیجانی در پژوهش های داخلی و خارجی مورد بررسی قرار می گیرد. 

 

 

 

برای دانلود انواع مبانی نظری و پیشینه تحقیق در مورد هوش هیجانی کلیک کنید

 

 می توانید سوالی بود از طریق آدی زیر در تلگرام همراه ما باشید:


آدی تلگرام:

 


یکی از مفاهیمی که در دهه های اخیر مورد توجه قرار گرفته، مفهوم هوش هیجانی است. دلیل این امر توانایی فرضی هوش هیجانی بالا در حل بهتر مسائل و کاستن از میزان تعارضات بین آنچه که انسان احساس می کند و آنچه که فکر می کند؛ می باشد. هوش هیجانی یعنی توانایی اداره مطلوب خُلق و خوی و وضع روانی و کنترل تکانش ها است. عاملی که هنگام شکست ناشی از دست نیافتن به هدف، در شخص ایجاد اندیشه و امید می کند. پیچیدگی های عصر حاضر و سرعت تحولات در عرصه-های مختلف زندگی، نقش یافته های دقیق و علمی روانشناسی را حساس تر نموده است.

 


در مسیر تحولات زندگی اهمیت هوش هیجانی به عنوان یک عامل برای سازگاری مناسب با تحولات، بیشتر مشخص شده  است و در این میان توانمندی های صرفاً عقلانی دیگر نمی تواند پیش بینی کننده خوبی برای موفقیت در زندگی باشند. هوش هیجانی به ما می گوید که چگونه از هوشبهر برای موفقیت در زندگی استفاده کنیم. هوشبهر عبارت است از توانایی یادگیری مجموعه ای از مهارت-های هوشی مختلف، در عین حال می توان آن را مجموعه ای از توانش های نسبتاً کلی مثل توانایی در به خاطر سپردن اعداد و توانایی در واژه سازی دانست. به عبارت دیگر هوشبهر شامل تواناییهای ما برای یادگیری منطقی و انتزاعی است، و به ما می گوید چه کاری می توانیم انجام دهیم. هوش هیجانی به ما می-گوید که چگونه از هوشبهر در جهت موفقیت در زندگی استفاده کنیم. هوش هیجانی به ما در جهت شناخت احساسات خود و دیگران، مهارت کافی در ایجاد روابط سالم با دیگران و حس مسؤلیت پذیری در مقابل وظایف کمک می کند.

 

 

 

برای دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق در مورد هوش هیجانی کلیک کنید

 

 

 

 

 

در سال 1990 پیتر سالوی و جان مایر از دانشگاه ییل نظریه قابل فهمی از هوش هیجانی ارائه دادند. آنان هوش هیجانی را نوعی پردازش اطلاعات هیجانی می-دانند که ارزیابی دقیقی هیجان ها در خود و دیگران، ابراز مناسب هیجان و تنظیم انطباقی هیجان به نحوی که زیستن را ارتقاء بخشد در برمی گیرد (بخشی سورشجانی، 1387). صاحب نظران و پژوهشگرانی که به بررسی و مطالعه علمی هوش هیجانی می پردازند، معتقدند که هوش هیجانی می تواند کاربردها و تأثیرات مهمی بر فعالیت های گوناگون زندگی آدمی چون رهبری و هدایت دیگران، توسعه حرفه ای یا شغلی، زندگی شغلی، زندگی خانوادگی و زناشویی، تعلیم و تربیت، سلامت و بهزیستی روانی و ... داشته باشد. از هوش هیجانی نباید به عنوان رقیب یا جانشینی برای توانایی، دانش و آگاهی و مهارت های شغلی نام برد. بلکه باید فرض شود که هوش هیجانی می تواند سبب بهبود و اصلاح فعالیت های حرفه-ای، موقعیت های شغلی و کسب مهارت های لازم و مطلوب گردد (نوری امام زاده ای و نصیری، 1386).

 

 


تاریخچه هوش هیجانی 
قدمت واژه هوش هیجانی به سال 1990 برمی گردد که دو محقق آمریکایی به نام های پیتر سالوی و جان مایر در مقاله خود نخستین بار از این واژه استفاده کردند. از نظر آنان هوش هیجانی عبارت بود از این که هوش هیجانی یعنی شناخت و مدیریت احساسات خود و دیگران و استفاده از هیجان ها برای تحرک و هدایت فکر خود و دیگران. البته پیش از آن ها، یکی از هم دانشگاهی های پیترسالووی به نام هوارد گاردنر نیز نظریه ای با عنوان «هوش های چندگانه » داده بود و در میان هوش های هفت گانه اش چیزی شبیه به هوش هیجانی به اسم هوش درون فردی معرفی کرد (کشفی، 1391).
سیاروچی، فورگاس  و مایر ( 2006، ترجمه ی نوری امام زاده ای و نصیری، 1383) فعالیت های صورت گرفته در حیطه ی هوش هیجانی از سال 1900 به بعد را به پنچ دوره تقسیم کرده است.

 

 

 

 

 

  • مریم آلکثیر
  • ۰
  • ۰

 

آلبرخت ﻫﻮش ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ را ﻇﺮﻓﻴﺖ ﻳﻚ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﺮای ﺑﺴﻴﺞ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﻫﻮﺷـﻲ ﻛﻪ در دﺳﺘﺮس آن ﻗﺮار دارد و ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ ﻛﺮدن آن ﺑﺮای دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ ﻣﺄﻣﻮرﻳﺖ ﻫﺎﻳﺶ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﺮده اﺳﺖ. (جعفری و فقیهی، 1388) به علاوه، فعالیتها و عملکردهای مدیریتی باید به منظور بقاء سازمان، بر هوش سازمانی متمرکز باشند. (کستی و همکاران  ، 2011). ما در اینجا در ابتدا پس از تعاریف نظری و عملیاتی هوش سازمانی به بررسی تاریخچه آن می پردازیم و می گوییم اهمیت و ضرورت هوش سازمانی به چه صورت است.. در ادامه مبانی نظری و پیشینه تحقیق آن را بررسی می کنیم. سپس مولفه های هوش سازمانی (هفتگانه 7 آلبرشت) بصورت کامل بررسی می شوند. رابطه هوش سازمانی و مدیریت دانش تشریح می شود و در مورد تاثیر آن بر عملکرد کارکنان بررسی هایی انجام می شود. پرسشنامه هوش سازمانی کارل آلبرخت مورد بررسی قرار می گیرد. در آخر نیز پایان نامه های مختلفی در مورد هوش سازمانی آورده شده است.

 

 

 می توانید سوالی بود از طریق آدی زیر در تلگرام همراه ما باشید:


آدی تلگرام:

 

 

 

برای دانلود پروژه، پروپوزال، مبانی نظری و پیشینه تحقیق، انواع پایان نامه در مورد هوش سازمانی کلیک کنید

 

 

 پایان نامه در مورد مولفه های هوش سازمانی

 

 

تعریف نظری و مفهومی هوش سازمانی:

هوش سازمانی عبارتست از ظرفیت و توان ذهنی سازمان برای انجام یک وظیفه یا اقدام مهم (بیک زاده و دیگران 1389، 68). 

 

تعریف عملیاتی هوش سازمانی:

 در این تحقیق به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز برای ارزیابی متغیر هوش سازمانی از پرسشنامه هوش سازمانی آلبرشت(2003) که شامل 36 سؤال است و هوش سازمانی کل و هفت مؤلفه آن را مورد سنجش قرار می دهد، استفاده خواهد شد.

 

 

 

 

تاریخچه هوش سازمانی

ﻫﻮش ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﻣﻔﻬـﻮﻣﻲ ﺟﺪﻳـﺪ در ﻋﺮﺻـﺔ ﻣﺘـﻮن ﺳـﺎزﻣﺎن و ﻣـﺪﻳﺮﻳﺖ اﺳـﺖ . ﭘﻴـﺸﻴﻨﺔ ﻣﻮﺿﻮﻋﻲ ﻫﻮش ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﺑﻪ دﻫﺔ 1990 ﺑﺮﻣﻲ ﮔﺮدد و رﻳﺸﻪ ﻫﺎی آن را ﺑﺎﻳﺪ در ﻧﻈﺮﻳﻪ ﻫـﺎی ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ داﻧﺶ و ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﺟﺴﺖ وﺟﻮ ﻛﺮد ، اﻣﺎ ﺳﺨﻦ از ﻫﻮش ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ از ﺳﺎل 1992 ﺑﻪ ﻃﻮر آﺷﻜﺎر و ﺻﺮﻳﺢ در ﻣﻘﺎﻟﻪای ﻛﻪ ماتسودا ﺑﺎ ﻋﻨﻮان «ﻫﻮش ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ، اﻫﻤﻴـﺖ آن ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﻓﺮاﻳﻨﺪ و ﻓﺮاورده» در ﻛﻨﻔﺮاﻧﺲ ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ اﻗﺘﺼﺎد در ﺗﻮﻛﻴﻮ ﻣﻨﺘـﺸﺮ ﻛـﺮد، ﻣﻄﺮح ﺷﺪه اﺳﺖ . در اﻳﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺿﻤﻦ ﺗﺸﺮﻳﺢ ﻣﻌﻨﺎ و ﻣﻔﻬﻮم ﻫﻮش ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ، ﻓﺮاﻳﻨﺪ ﻫﻮش ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ را ﻣﺘﺸﻜﻞ از ﭘﻨﺞ ﻋﻨﺼﺮ و ﻓﺮاوردة ﻫﻮش ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ در ﻗﺎﻟﺐ ﻃﺮاﺣﻲ ﺷﺒﻜﻪﻫـﺎی اﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻛﺮده اﺳﺖ. (جعفری و فقیهی، 1388: 45)

 


ﭘﺲ از آن ﺑﻪ ﺗﺪرﻳﺞ اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع را ﺻﺎﺣﺒﻨﻈﺮان دﻳﮕﺮ ﺑﺮرﺳـﻲ ﻛﺮدﻧـﺪ و ﻣﻘـﺎﻻت، ﻛﺘﺎﺑﻬﺎ و ﭘﮋوﻫﺶ ﻫﺎﻳﻲ در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ ﺗﺪوﻳﻦ ﺷﺪه اﺳﺖ . گلین در ﺳـﺎل 1995 ﺑـﺎ اﻧﺘـﺸﺎر ﻣﻘﺎﻟﻪای، ﺳﻪ ﻣﺪل از ﻫﻮش ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ اراﺋﻪ ﻛﺮده اﺳﺖ . ﻣـﺪل ﺗﺠﻤـﻊ ﻳـﺎ اﻧﺒﺎﺷـﺘﮕﻲ، ﻣـﺪل ﺳﻄﺢ ﺗﻼﻗﻲ و ﻣﺪل ﺗﻮزﻳﻌﻲ ﻳﺎ ﭘﺮاﻛﻨﺸﻲ . ﮔﻠﻴﻦ ﻫﻮش ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ را ﺑﻪ ﺳﻪ رده ﻃﺒﻘـﻪ ﺑﻨـﺪی ﻛﺮد ﻛﻪ ﻋﺒﺎرت اﻧﺪ از: 1) ﺗﺠﻤﻊ ﻫﻮش ﻓﺮدی، 2) راﺑﻄﺔ ﻣﺘﻘﺎﺑـﻞ و درﻫـﻢ ﺗﻨﻴـﺪ ﮔﻲ ﻫـﻮش ﻓﺮدی، 3) ﻫﻮش ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳـﻚ ﻧﻈـﺎ م ﺑﺰرﮔﺘـﺮ . (گونیا و کاه  ، 2009) ﻫﻤﭽﻨـﻴﻦ از ﻧﻈـﺮ ﮔﻠـﻴﻦ ﻫـﻮش ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﺷﺎﻣﻞ ﻛﺎرﻛﺮدﻫﺎی ﭘﺮدازش اﻃﻼﻋﺎت اﺳـﺖ ﻛـﻪ اﻣﻜـﺎن ﺳـﺎزﮔﺎری ﺑـﺎ ﺗﻘﺎﺿـﺎی ﻣﺤﻴﻂ را ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﻲآورد و واﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺷﺮوع ﻧﻮآوری و اﺟﺮای آﻧﻬﺎﺳﺖ(جعفری و فقیهی، 1388: 46) 

 

 

 


هلال  (1997) در راﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﻫﻮش ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﭼﺎرﭼﻮﺑﻲ اراﺋﻪ ﻛﺮده اﺳﺖ ﻛـﻪ در آن ﺑﻪﻃﻮر ﻣﻨﺴﺠﻢ زﻳﺮﺳﺎﺧﺖ ﻫﺎ و روﺷﻬﺎی ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﻫـﻮش ﺳـﺎزﻣﺎﻧﻲ را ﻧـﺸﺎن داده اﺳـﺖ . ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ در اﻳﻦ ﭼﺎرﭼﻮب ﻳﻜﻲ دﻳﮕـﺮ از ﻣﺆﻟﻔـﻪ ﻫـﺎی آن ﻳـﺎدﮔﻴﺮی ﺗـﻚ ﺣﻠﻘـﻪ ای و دو ﺣﻠﻘﻪای اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨ ﺎی ﻛﺴﺐ داﻧﺶ و ﺑﻬﺒﻮد و اﺻﻼح روش اﺳﺖ . ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻣﺘـﺬﻛﺮ ﻣـﻲ ﺷــﻮد ﻛــﻪ اﻣــﺮوزه ﺳــﺎزﻣﺎﻧﻬﺎ ﻧﻈــﺎ مﻫــﺎی ﻳــﺎدﮔﻴﺮی ﻫﻮﺷــﻤﻨﺪی ﻫــﺴﺘﻨﺪ ﻛــﻪ از اﻓــﺮاد آﻣﻮزش دﻳﺪهای ﺗﺸﻜﻴﻞ ﺷﺪه اﻧﺪ ﻛـﻪ اﻳـﻦ اﻓـﺮاد از ﺷـﺒﻜﻪ ﻫـﺎی اﻃﻼﻋـﺎﺗﻲ ﭘﻴﭽﻴـﺪه ﺑـﺮای ﺳﺎزﮔﺎری ﺑﺎ دﻧﻴﺎی ﭘﻴﭽﻴﺪه اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ. (جعفری و فقیهی، 1388)
لیبوویتس  (1999) ﺑﺎ اﻧﺘﺸﺎر ﻛﺘﺎﺑﻲ ﺑﺎ ﻋﻨﻮان اﻳﺠﺎد ﻫﻮش ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ، ﻧﺨﺴﺖ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ داﻧـﺶ ﺑــﻪ ﺗــﺸﺮﻳﺢ ﻫــﻮش ﺳــﺎزﻣﺎﻧﻲ ﭘﺮداﺧﺘــﻪ اﺳــﺖ. وی ﻫــﻮش ﺳــﺎزﻣﺎﻧﻲ را ﻣــﺴﺘﻠﺰم ﻛﺎرﻛﺮدﻫﺎی ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ داﻧﺶ ﻣﻲ داﻧﺪ. ﻫﻮش ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ را ﻧﻴـﺰ اﻳـﻦ ﮔﻮﻧـﻪ ﺗﻌﺮﻳـﻒ ﻣـﻲ ﻛﻨـﺪ : ﻣﺠﻤﻮﻋﺔ ﺗﻤﺎم ﻫﻮﺷﻤﻨﺪی ﻫﺎ ﻛﻪ ﺑﻪﻣﻨﻈﻮر اﻳﺠﺎد ﻳﻚ دﻳـﺪﮔﺎه ﻣـﺸﺘﺮک، ﻓﺮاﻳﻨـﺪ ﻧﻮﺳـﺎزی و ﻫﺪاﻳﺖ ﻛﻞ ﻧﻈﺎم اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲﺷﻮد. (جعفری و فقیهی، 1388)

 

 

 

 

 

آلبرخت اﻳﻦ ﻣﻔﻬﻮم را در ﺳﺎل 2002 در ﻛﺘـﺎب ﻗـﺪرت اذﻫـﺎن در ﻛـﺎر (ﻫـﻮش ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ در ﻋﻤﻞ) ﺑﻴﺎن ﻧﻤﻮده اﺳﺖ. وی ﺑﺎ 25 ﺳﺎل ﺗﺠﺮﺑﻪ در زﻣﻴﻨﺔ ﻣﺸﺎورة ﻣـﺪﻳﺮﻳﺖ و ﻛﺎر در ارﺗﺶ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان اﻓﺴﺮ اﻃﻼﻋﺎت، ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺑﺮﻧﺎﻣـﺔ ﻏﻴﺮﻧﻈـﺎﻣﻲ دوﻟـﺖ ﻓـﺪرال آﻣﺮﻳﻜﺎ، ﻣﺪﻳﺮ ﺑﺎزارﻳﺎﺑﻲ ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ ﻓﻀﺎﻧﻮردی ... ﻗﺎﻧﻮﻧﻲ را ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان ﻗﺎﻧﻮن آلبرخت در ﻋﺮﺻﺔ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺳﺎزﻣﺎن و ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ در اﻳﻦ ﻛﺘﺎب ﻣﻄﺮح ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻧﺘﻴﺠﺔ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺗﺠﺮ ﺑﻪ و ﭘﮋوﻫﺶ وی ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ. ﻗﺎﻧﻮن آلبرخت ﻣﻲ ﮔﻮﻳﺪ: ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ اﻓﺮاد ﺑﺎﻫﻮش در ﻳﻚ ﺳـﺎزﻣﺎن ﺟﻤﻊ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﻪ ﺳﻮی ﻛﻨﺪذﻫﻨﻲ و ﻛﻢ ﻫﻮﺷﻲ ﺟﻤﻌﻲ ﮔﺮاﻳﺶ ﻣﻲ ﻳﺎﺑﻨﺪ. آﻟﺒﺮخت در اﻟﮕﻮی ﻫﻮش ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ ﻫﻔﺖ ﻣﺸﺨﺼﻪ را ﻣﻄﺮ ح ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﻛـﻪ ﺷـﺎﻣﻞ ﻣﻴـﻞ ﺑـﻪ ﺗﻐﻴﻴـﺮ، ﺳﺮﻧﻮﺷـﺖ ﻣﺸﺘﺮک، ﻛﺎرﺑﺮد داﻧﺶ، ﻓﺸﺎر ﻋﻤﻠﻜﺮد، ﻫﻤﺴﻮﻳﻲ و ﺗﺠـﺎﻧﺲ، ﺑﻴـﻨﺶ راﻫﺒـﺮدی و روﺣﻴـﻪ اﺳﺖ. آلبرخت ﻫﻮش ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ را ﻇﺮﻓﻴﺖ ﻳﻚ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﺮای ﺑﺴﻴﺞ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﻫﻮﺷـﻲ ﻛﻪ در دﺳﺘﺮس آن ﻗﺮار دارد و ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ ﻛﺮدن آن ﺑﺮای دﺳﺘﻴﺎﺑﻲ ﺑﻪ ﻣﺄﻣﻮرﻳﺖ ﻫﺎﻳﺶ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﺮده اﺳﺖ. (جعفری و فقیهی، 1388) به علاوه، فعالیتها و عملکردهای مدیریتی باید به منظور بقاء سازمان، بر هوش سازمانی متمرکز باشند. (کستی و همکاران  ، 2011)

 

 

 

اهمیت و ضرورت هوش سازمانی

ایده و مفهوم هوش سازمانی مهم است چرا که پارادایم های جزیی دیگری همچون یادگیری سازمانی و مدیریت دانش را در بر می گیرد. تمرکز اصلی هوش سازمانی بر دانش می باشد. تعریف از یک نقش آفرین ، یک فرد یا جمعی که سازمانی باهوش را تشکیل می دهند عبارت است از: هوش به طور شدیدی مرتبط با توانایی یک شخص یا مجموعه ای از اشخاص در تمیز دادن مشخصات دانش فرهنگی، ودر تشخیص، ارتباط دادن، دست کاری کردن و کاربرد مؤثر وکارآمد آن دانش ها درتنوع محیط پدیداری می باشد (یالس 2005، 51). هوش سازمانی درحقیقت قابلیت یک سازمان درافزایش اطلاعات، نوآوری، دانش عمومی و عمل مؤثر بر پایه ی ایجاد دانش است(مک مستر 1997، 30). هلال و همکاران هوش سازمانی را تابعی از پنج زیر سیستم شناختی می دانند: ساختار سازمان، فرهنگ، روابط ذی نفعان، مدیریت دانش و فرآیندهای استراتژیک(لی بویتز 2002، 68).

 

 

هوش سازمانی مفهومی جدید در عرصه ادبیات سازمان مدیریت و قرن 21 می باشد .کارل آلبراخت این مفهوم را در سال 2002 در کتاب «قدرت اذهان در کار» بیان نموده است. آلبرخت هوش سازمانی را به عنوان استعداد و ظرفیت یک سازمان در حرکت قدرت ذهنی اش و تمرکز این قدرت ذهنی در تحقق رسالت سازمان تعریف می کند. براساس قانون آلبرخت تحت عنوان حماقت گروهی می توان این گونه بیان کرد که سازمان ها علاوه بر تهدید رقبا و محیط پیرامونی شان، خود نیز در جهت آسیب به خود پیش می روند (نسبی 1387، 79). کارل آلبرخت جهت موفقیت در کسب و کار به داشتن سه عامل انسان هوشمند، تیم های هوشمند و سازمان هوشمند اشاره می نماید (ابزری 1385، 40).

 

 

 


تعاریف مختلف و کامل از هوش سازمانی

 در رابطه با هوش سازمانی تعاریف مختلفی از سوی صاحبنظران متعدد مطرح گردیده است که در زیر به پاره ای از آن ها اشاره می شود:
1.    گلین معتقد است هوش سازمانی حاصل اجتماع و تعامل هوش تک تک اعضای سازمان است. هوش سازمانی فرآیندی اجتماعی است که تئوری های آن بر اساس تئوری های هوش انسانی طرح ریزی شده است(گلین 1996، 21).
2.    مک مستر در سال 1996 هوش سازمانی را اینگونه تعریف می کند؛ هوش سازمانی، توانایی یک سازمان در جمع آوری اطلاعات، داشتن نوآوری، تولید دانش و فعالیت بر اساس دانش سبک شده است (مک مستر 1996، 87).
3.    هلل هوش سازمانی را توانایی سازمان در ایجاد و بهره گیری از دانش مطلوب در تطابق با شرایط محیطی می داند. به عقیده او هوش سازمانی ظرفیت سازمان در جهت خلق دانش و بکارگیری راهبردهای آن به منظور هماهنگی و تطابق با محیط اطراف است. هلل اضافه می کند که مجموعه توانایی پردازش اطلاعات مختلف در سازمان همان هوش سازمانی است (هلل 2006، 69).
4.    سیمیچ هوش سازمانی را اینگونه تعریف می کند: توانایی فکری سازمان جهت حل مسائل سازمانی. در این جا توجه روی انسجام توانایی های تکنیکی و توانایی های انسانی جهت حل مسائل و مشکلات    می باشد. صراحتاً هوش سازمانی در برگیرنده کلیات اطلاعات، تجربه، دانش و درک مسائل سازمانی می باشد (سیمیچ 2005، 91).
5.    تی ماتسودا ژاپنی یکی از پدید آورندگان نظریه هوش سازمانی، هوش سازمانی را ترکیبی از دو عامل هوش انسانی و هوش ماشینی می داند. از نظر ماتسودا هوش سازمانی، بطور کلی مجموعه ای توانایی های ذهنی یک سازمان تعریف می شود. (تی ماتسودا 1993، 28).

 

 

 

 

مبانی نظری هوش سازمانی

ایده و مفهوم هوش سازمانی مهم است چرا که پارادایم های جزیی دیگری همچون یادگیری سازمانی و مدیریت دانش را در بر می گیرد. دقیقاً به همان اندازه که هوش کودک در زمان پیاژه بسیار مهم بود، استعاره هایی که ایده های هوش جمعی  را قابل کاربرد در سازمان می کند، مهم خواهند بود. بررسی ساختارهای نامطلوب و فرآیندهای جمعی، تنها قسمتی از نیاز به توسعه ی هوش سازمانی را تشکیل می دهند. تمرکز اصلی هوش سازمانی بر دانش می باشد اما حوزه ای فراتر ازآن را نیز در برمی گیرد. تعریف از یک نقش آفرین، یک فرد یا جمعی که سازمان با هوش را تشکیل می دهند عبارت است از اینکه : هوش بطور شدیدی مرتبط با توانایی یک شخص با مجموعه ای از اشخاص در تمیز دادن مشخصات دانش فرهنگی، و به طور ویژه در تشخیص ، ارتباط دادن ، دست کاری کردن و کاربرد موثر و کارآمد آن دانش ها در تنوع محیط های پدیدآری  می باشد(کندی و کارول ، 2004). 

 

 

 

لینک نمونه مبانی نظری و پیشینه تحقیق در مورد هوش سازمانی

 

 

 

 

پیشینه تحقیق هوش سازمانی

جمال زاده و همکاران (1388، 53)، بررسی رابطه هوش سازمانی و یادگیری سازمانی در بین کارکنان و اعضای هیأت علمی منطقه یک دانشگاه آزاد اسلامی و ارائه الگویی جهت ارتقاء یادگیری سازمانی پرداختند. نتایج نشان داد که ابعاد هوش سازمانی(چشم انداز استراتژیک ، سرنوشت مشترک ، میل به تغییر ، روحیه ، اتحاد، کاربرد دانش و فشار عملکرد ) در هر دو گروه آزمودنی ها با یادگیری سازمانی رابطه مثبت و معناداری دارند. متغیرهای سرنوشت مشترک ، میل به تغییر و روحیه به ترتیب در هر دو گروه درصد بیشتری از واریانس متغیر یادگیری سازمانی را تبیین کرده اند. همچنین نتایج مدل پیش بینی یادگیری سازمانی از طریق مؤلفه های هوش سازمانی نشان داد که میزان واریانس تبیین شده یادگیری سازمانی توسط متغیرهای سرنوشت مشترک ،روحیه ،کاربرد دانش و فشار عملکرد برابر81/0است. همچنین میزان واریانس تبیین شده سرنوشت مشترک توسط متغیرهایی و میزان واریانس تبیین شده روحیه توسط متغیرهایی مانند روحیه ،کاربرد دانش و فشارعملکرد برابر 61/0است. و میزان واریانس تبیین شده کاربرد دانش توسط متغیرهایی مانند کاربرد دانش و فشار عملکرد برابر 50/0است و در نهایت میزان واریانس تبیین شده کاربرد دانش توسط متغییر فشار عملکرد برابر 67/0است.

 

تحقیقی با عنوان « بررسی هوش سازمانی توسط کارل آلبرخت (2003، 52)، در  بین مدیران استرالیایی انجام گرفته است که چارچوب نظری به کار گرفته شده در این تحقیق توسط خود محقق طراحی شده بود . در این تحقیق نظریات نمونه ای از مدیران استرالیایی در مورد هوش جمعی آنان جمع آوری شده است. در این تحقیق 200 نفر از مدیران و مدیران عالی در دو گردهمایی در دو شهر مختلف شرکت داشتند. آلبرخت در نهایت بیان می کند که مدیران استرالیایی با آگاهی از میزان هوش سازمانی خود به درک و آگاهی بهتری از سازمانشان می توانند برسند. بعلاوه با توجه به نتایج جالبی که بدست آمد  مدیران می-توانند نگاه جدیدتری به سازمانشان داشته باشند.

 

 

 

 


مولفه های هوش سازمانی

کارل آلبرشت (2002، 37) هوش سازمانی را شامل 7 مؤلفه می داند که آن ها را بینش راهبردی، سرنوشت مشترک، میل به تغییر، هم سویی و تجانس، فشار عملکردی، به کارگیری دانش و روحیه نامیده شده است.


1 بینش راهبردی
چشم اندازاستراتژیک: به قابلیت خلق،استنتاج و بیان هدف یک سازمان اطلاق می شود. علایم کلیدی  چشم انداز استراتژیک شامل داشتن گفتمان استراتژیک درسازمان، بررسی محیط کسب وکار، بازبینی استراتژیک سالانه، داشتن پیشنهاد ارزشمند در قبال بازار، بیانیه هدایت، کاربرد بیانیه مأموریت و ارتقاء مدیران آینده می باشد. در یک کلام چشم انداز استراتژیک درپی آن است که بگوید می دانیم به کجا می رویم (آلبرخت 2003، 70).
 
2 سرنوشت مشترک
زمانی که تمام یا اکثر افراد در سازمان درگیر کار شدند و هدف مشترکی دارند و می دانند که رسالت و مأموریت سازمان چیست آن ها می توانند به طور هم افزایی برای رسیدن به چشم انداز عمل نمایند. این حس که همگی ما سوار یک قایقیم یک احساس قوی همبستگی یا به اصطلاح حس یک روح درچند بدن بودن را درآنها به وجود می آورد علائم کلیدی سرنوشت مشترک شامل داشتن برنامه ها و نتایج مشترک در بین کارکنان، فهم همگانی ایده کسب و کار، کمک و تشریک مساعی آن ها به یکدیگر، وجود احساس تعلق کارکنان به سازمان، احساس مشارکت در کارکنان، اعتقاد کارکنان به موفقیت و ارتباط بادوام کارکنان با سازمان می باشد (آلبرخت 2003، 72).

3 تغییرگرایی
برخی فرهنگ های سازمانی توسط تیم های اجرایی پایه گذار خودشان هدایت می شوند، تغییر نشان دهنده چالش، کسب تجارت جدید و مهیج است و به عبارت دیگر شانسی است برای شروع کار و فعالیت جدید. افراد در چنین محیط هایی نیاز به بازآفرینی مدل و الگوی کسب وکاربه عنوان یک چالش مهیج و مطلوب که فرصتی برای یادگیری روش های جدید کامیابی است را به خوبی احساس می نمایند. میل به تغییر و تحول نیازمند این نکته است که با همه تغییراتی که برای تحقق چشم انداز استراتژیک لازم است سازگار باشد علائم کلیدی میل به تغییر شامل بهبود مستمر فرآیندها، حمایت از نوآوری، حمایت از بهبود انجام کار، اجازه پرسیدن، حداقل بوروکراسی، پذیرش اشتباهات توسط مدیران و ایجاد فضای تغییر می باشد. میل به تغییر، داشتن توانایی مواجهه با چالش های غیره منتظره می باشد ( آلبرخت 2003، 73).

4 روحیة سازمانی
منظور از روحیه، داشتن روحیه و انرژی لازم به منظور موفق شدن می باشد دریک سازمان با روحیه پائین، کارکنان به میزان اصولی و منطقی به شغل و وظیفه شان عمل می نمایند. به عنوان مثال، تمایل کارکنان در توزیع چیزی بیش از حدانتظار، و این به خاطر این است که آن ها موفقیت خود را در گرو موفقیت سازمان تشخیص داده اند و همچنین به خاطر این است که می خواهند آن اقدام با موفقیت به اتمام برسد. علائم کلیدی روحیه شامل کیفیت زندگی کاری، سهم مدیریت در روحیه کارکنان، احساس افتخار درسازمان، تلاش فوق العاده کارکنان، فرصت های شغلی، نگرش مدیران به شغل و الگوی تعهد مدیران می باشد.

 

 5 اتحاد و توافق
بطور کلی اتحاد و توافق به معنای کمک قوانین و ابزارهای سازمان به موفق شدن می باشد. بدون یک سلسله قوانین جهت اجرا درحیطه آن، هر گروهی در ادامه کار دچار مشکلات فراوان و اختلاف نظرخواهد  شد. افراد و گروه ها باید خود را برای تحقق رسالت و مأموریت سازمان، سازماندهی نمایند، مسئولیت ها و مشاغل را تقسیم نمایند و یک سری قوانین را برای برخورد و ارتباط با یکدیگر و رویارویی با محیط وضع نمایند. هر ساختار سازمانی که متصور شود، تنگناها و محدودیت هایی را که به هر حال جهت همکاری وضع شده اند تحمیل خواهد نمود. در یک سازمان هوشمند، نظامها  در یک تعریف کلی  دست به دست هم داده اند تا این که افراد را قادر به انجام مأموریت سازنده  علائم کلیدی واتحاد و توافق، شامل ساختار مناسب، حمایت سیاست ها از رسالت، تسهیل فرآیندهای کسب وکار، بهبود سیستم های اطلاعاتی، ارتباط سیستم های اطلاعاتی و خلق ارزش برای مشتری، انتقال مسئولیت تا پائین ترین سطح سازمان و هم راستایی   ماموریت های بخشی می باشد.

 

 

 


6. عملکرد سازمانی
در یک سازمان هوشمند، هر کس وظایف کاری خود را به درستی انجام می دهد، چرا که به معتبر بودن هدف هایشان باور و اعتقاد دارند و به صورت منطقی بین انتظارات فردی و سازمانی تعادل ایجاد شده است. 

 

 

 

7 فناوری اطلاعات و ارتباطات
شبکه های فنی و رسمی هستند که اطلاعات مختلف را در سازمان انتقال می دهند و امکان دسترسی به اطلاعات لازم را فراهم می سازند .سیستم های فناوری اطلاعات و ارتباطات معمولا با پردازشگران قدرتمند و حمایت و پشتیبانی طراحان موجب توسعة هوش سازمانی می شوند.

 

 

 

 

 

پرسشنامه هوش سازمانی کارل آلبرخت

برای ارزیابی این متغیر از پرسشنامه هوش سازمانی آلبرشت(2003) که شامل 36 سؤال است و هوش سازمانی کل و هفت مؤلفه آن را مورد سنجش قرار می دهد، استفاده شد.
روایی و پایایی این پرسشنامه توسط کهنسال و همکاران(1389) مورد تأیید قرارگرفته است. به طوری که با استفاده از آلفای کرونباخ، پایایی هوش سازمانی برابر با 92/0 و مؤلفه های آن بین 73/0 تا 88/0 و روایی 36 آیتم آن که بار عاملی بزرگتر 3/0 را نشان می دهند، گزارش شد.

 

 

 

 


مدیریت دانش و هوش سازمانی

مدیریت دانش شیوه جدید تفکر در مورد سازمان و تسهیم منابع فکری و خلاقانه سازمان و شیوه ای جهت بهره وری، بهبود عملکرد و کاهش هزینه هاست. به همین جهت باید به دنبال شناسایی عواملی بود که با مدیریت دانش ارتباط داشته و می تواند بر آن متغیرها تأثیرگذار باشد. از طرفی نیز یکی از ابزار های بی نظیر و جدید به منظور بقا در میان رقبای خویش استفاده از هوش سازمانی می باشد. شناسایی هوش سازمانی این امکان را به سازمان می دهد که بتواند نیاز به تغییرات را تشخیص دهد و امکان بهینه سازی فرآیند و بهبود عملکرد خود و زیر مجموعه وابسته را فراهم سازد و با به کارگیری راه حل های هوش سازمانی می تواند میزان تعهد کارکنان نسبت به سازمان را افزایش داده و زمینه مناسبی جهت شکوفایی استعداد های بالقوه کارکنان و افزایش بهره وری در سازمان را فراهم نمایند. 

 

 

 مدیریت دانش و هوش سازمانی

 

 


پایان نامه هوش سازمانی

یولریخ و بروک بنک (2005) هوش سازمانی را این گونه تعریف می کنند: مقدار شایستگی ها و توانایی های سازمانی که ممکن است بطور سیستماتیک مورد استفاده قرار گیرد. (وان ویجک و همکاران ، 2008) . برای نمونه پایان نامه در مورد هوش سازمانی می توانی لینک رو به رو بزنید: لینک پایان نامه هوش سازمانی

 

 

 

 


تاثیر و رابطه هوش سازمانی بر عملکرد کارکنان

رابطه مثبت و معنادار بین هوش سازمانی و عملکرد کارکنان وجود دارد و  اهمیت تأثیر هوش سازمانی برعملکرد مشخص می گردد. از آنجایی هوش سازمانی به عنوان یک منبع مزیت رقابتی برای سازمانها و برای بهبود عملکرد آنها شناسایی شده و یافته های صاحبنظران و پژوهشگران بارها این مطلب را تأیید نموده است.  از این رو به مدیران و مسئولان سازمانهای دولتی پیشنهاد می گردد با فراهم نمودن شرایط مناسب سازمانی زمینه لازم را برای بروز رفتار هوشمندانه درسازمانهای خود فراهم نمایند. 


 

  • مریم آلکثیر